نتاس . [ ن ِ ] (ص ) خوش و خرم و خوشحال و بی تشویش و بافراغت باشد، چنانکه هرگاه گویند: نتاسیدم ، بمعنی این باشد که خوشحال شدم و عمر را به فراغت گذرانیدم . (برهان قاطع) (آنندراج ). خوب . خوش . خرم . خوشحال . تندرست . بی تشویش . بافراغت . شادمان . خرسند. خوشخوی . بشاش . مهربان . (ناظم الاطباء). رجوع به نتاسیدن و نِتاش شود. || (اِمص ) خوبی . خوشی . فراغت . (انجمن آرا).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.