نبریج . [ ن ِ ] (معرب ، ص ) نبریده ، یعنی قچقار خصی کرده که پشمش دراز نگردد که بریده شود. معرب است . (منتهی الارب ). معرب «نبریده ٔ» فارسی است . (از اقرب الموارد). || (اِ) انبوب النارجیله . عامه ٔ عرب بدان نِربیج گویند و لغت فارسی است . (از المنجد). رجوع به نربیج شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.