نبذة. [ ن َ ذَ ] (ع اِ) ناحیة. (اقرب الموارد) (از مهذب الاسماء) (معجم متن اللغة). نُبْذة. گوشه و کرانه . یقال : جلس نبذة. (از منتهی الارب ) (از معجم متن اللغة) (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء). || چیز کم و آسان از هر چیزی . (ناظم الاطباء). کمی . قلیلی . (یادداشت مؤلف ). || پاره ای ازهر چیزی . (ناظم الاطباء). قطعه ای از چیزی علی حده . (از اقرب الموارد). پاره ای . (دستوراللغة). ج ، نُبَذ.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.