نبالة. [ ن ُ ل َ ] (ع اِ) ساخت و ساز. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ساخت و ساز و آمادگی . (ناظم الاطباء). عُدة. عتاد. (اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). یقال : اخذللامر نبالته ؛ ای عدته و عتاده . (اقرب الموارد). و یقال : اخذ للامر نبالته ؛ ای عدته ، یعنی از روی اطلاع و آگاهی آماده ٔ ساخت و ساز آن گردید. (ناظم الاطباء). آنچه جهت اتمام کاری آماده کنی . عُدت . (از المنجد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.