ناکام . (اِخ ) (سید...) بخاری . از شاعران قرن یازدهم و از ملازمان امام قلی خان است . او راست :
در ساغر عیش ما نه صاف است و نه دُرد
از میکده رخت خویش می باید برد
کو طاقت آنکه بار هر سفله کشیم
ناکام در این زمانه می باید مرد.
رجوع به نگارستان سخن ص 117 و تذکره ٔ نصرآبادی ص 436و روز روشن ص 678 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.