نأل . [ ن َءْل ْ ] (ع مص ) رفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مشی . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). || رفتن بر فشاری که گوئی بر پشت بار دارد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). جستن کردن و سر خود را به بالا حرکت دادن . (ناظم الاطباء). نئیل . نألان . (المنجد). || جنبان رفتن . (از منتهی الارب ). اهتزاز در مشی . (از اقرب الموارد). نأل نألاً الفرس او الضبع؛ اهتز فی مشیه . (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد). نئیل . نألان . (المنجد). || رشک بردن و بد خواستن . (از منتهی الارب ). حسد بردن . (از اقرب الموارد). نئیل . نألان . (المنجد). حسد. (معجم متن اللغة). || سزاوار بودن . ینبغی . (ازاقرب الموارد) (معجم متن اللغة). عرب نأل را بمعنی و بجای ینبغی استعمال کند و گوید: نأل أن تفعل کذا؛ یعنی سزاوار است که چنان کنی . (از منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.