نامطبوع . [ م َ ] (ص مرکب ) ناپسند. ناگوار. نامقبول . ناخوش . مکروه . آنچه طبیعت از آن نفرت دارد. بر خلاف طبیعت و درشت . (ناظم الاطباء). ناخوشایند : لاجرم در بزرگی نامقبول و نامطبوعند. (گلستان ). || بی رحم . || بیقدر. حقیر. (ناظم الاطباء). || به چاپ نارسیده . که طبع نشده است . چاپ نشده . غیرمطبوع . خطی .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.