نال نال . (نف مرکب ) نالنده . با آه و زاری . نالان نالان :
مهتر و کهتر همه با او به خشم
عالم و جاهل همه ز او نال نال .
از دهر جفاپیشه زی که نالم
گویم ز که کرده ست نال نالم .
گر باغ تازه روی جوان گشته خندخند
چون ابر نال نال چنین بابکا شده ست .
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نال نال . (نف مرکب ) نالنده . با آه و زاری . نالان نالان :
مهتر و کهتر همه با او به خشم
عالم و جاهل همه ز او نال نال .