ناظر دهلوی .[ ظِ رِ دِ ل َ ] (اِخ ) سیدناصربن سیدحاجی گجراتی بن سیدجعفر شیرازی ، متخلص به ناظر. از شاعران پارسی گوی هند است . وی در مدینه متولد شد و در شهر گجرات نشأت یافت در ولایت شاه جهان آباد به دربار شاه جهان راه و تقرب یافت . مؤلف صبح گلشن آرد: «با آنکه از حضور شاهی مدد معاشی معتدبه داشت لکن بر آن سر فرونیاورده آن را به ارباب احتیاج گذاشت و خودش هیزم از صحرا آورده بهای آن را صرف طعام و شراب خود می نمود و جز پوستینی کهنه لباسی در برش نبود... خوارق بسیاری از او منقول است » وی در سفری که به التزام شاه جهان به سوی کابل می کرد درگذشت . مدفنش در اکبرآباد است . او راست :
گر میل یگانگی و طاقی است ترا
می نوش ز دست آنکه ساقی است ترا
ای عاشق صبح خیز عرفان دگر است
از ظلمت شب هنوز باقی است ترا.
رجوع به تذکره ٔ صبح گلشن ص 498 و قاموس الاعلام ج 6 ص 455 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.