ناصرالدین . [ ص ِ رُدْ دی ] (اِخ ) عمربن محمدبن احمد الکبروی . از مشایخ دانشمندان و عرفای قرن هشتم هجری و از مریدان شیخ نجم الدین کبری است وی در سفری که به کرمان کرد از دست شیخ برهان الدین باخرزی خرقه ٔ فقر پوشید. وی را شیخ برهان الدین صاغرجی چون از شیراز قصد سفر کرد، اجازه ٔ وعظ و تذکیر و ارشاد داد. رجوع به حواشی مرحوم علامه قزوینی بر شدالازار ص 499 و دانشمندان و سخن سرایان فارس ج 4 ص 616 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.