ناشک . [ ش ِ ] (ص ، اِ) قرض دار. وامدار. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). قرض دار را گویند و نشنک و نلشک نیز گفته اند، و ناشنک به کسر شین هم در رشیدی آورده اما در دیگر کتب به شین معجمه و کاف تازی بدون نون بعد شین نوشته اند. (آنندراج ). آقای دکتر معین در برهان قاطع حاشیه ٔ ص 2166 ذیل کلمه ٔ نلشک [ بر وزن سرشک به معنی وام دار و مقروض ] آورده اند: در مؤید الفضلاء: «نلشک ، قرض دارو»، در زفان گویا: «نلسک » در اداة الفضلاء بجای «قرض دارو»، «قرض دار» معنی شده ، «منبشک » هم آمده ، درسروری «قرض دار و مرض دار» معنی شده ، و هم سروری همه ٔ این صور را آورده گوید: «چون استشهادی نداشتیم هر دو را نوشتیم » در رشیدی «ناشگ » و «نشنگ » هم آمده و غالب صور مزبور را نقل کرده گوید: «چون هیچ کدام یافته نشد همه را ذکر کرده شد» در فولرس : نلسک ، نلشک ، ناشک ، نیشک هم به یک معنی آمده . (برهان قاطع چ معین ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.