نابی . (ع ص ) نابی ٔ. جای بلند و خمیده . (منتهی الارب ). مکان مرتفع خم دار. (از اقرب الموارد) (المنجد). || آینده از جای دیگر. (منتهی الارب ). سیل نابی ٔ؛ که از جای دیگری بیاید. رجل نابی ٔ؛ مردی که از دیار دیگری بیاید. (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (از «ن ب و»). سمین . (معجم متن اللغة) (المنجد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.