میگون . [م َ / م ِ ] (ص مرکب ) به رنگ می . سرخ همچون شراب . که چون شراب سرخ باشد. آنچه رنگ شراب دارد :
نه نه می نگیرم که میگون سرشکم
که خود زین می کم بها می گریزم .
هر دم به یاد آن لب میگون و چشم مست
از خلوتم به خانه ٔ خمار می کشی .
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میگون . [م َ / م ِ ] (ص مرکب ) به رنگ می . سرخ همچون شراب . که چون شراب سرخ باشد. آنچه رنگ شراب دارد :
نه نه می نگیرم که میگون سرشکم
که خود زین می کم بها می گریزم .