میرویس . [ وَ ] (اِخ ) میرویس یا میراویس (1086 تا 1127 هَ . ق .). وی از افغانان غلجائی بود و در زمان ضعف دولت صفویه علیه دولت ایران شورید. در ابتدای کار کلانتر قندهار بود اما هنگامی که دولت ایران حکومت قندهار را در سال 1119 هَ . ق . به گرگین خان گرجی سپرد میرویس که مورد سؤظن حاکم واقع شده بود به اصفهان تبعید شد. در اصفهان میرویس به ضعف دولت صفوی پی برد و با دسیسه ای بزرگان دربار شاه را نسبت به گرگین خان بد گمان ساخت و سپس به بهانه ٔ زیارت مکه از شاه اجازه ٔ سفر گرفت . در آنجا از علمای سنت فتوی گرفت که محاربه با شیعیان موافق احکام شرع است . پس از بازگشت به اصفهان در 1121 هَ . ق . اجازه یافت که به قندهار برگردد. اما میرویس همین که به قندهار رسید سر به شورش برداشت و گرگین خان را کشت وسپاهیان ایران را که به محاصره ٔ قندهار فرستاده شده بودند شکست داد و به این ترتیب اساس دولت افغانها را پی ریزی کرد. میرویس در سال 1127 هَ . ق . درگذشت .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.