مکتهل . [ م ُ ت َ هَِ ] (ع ص ) نبت مکتهل ؛ گیاه به پایان درازی رسیده و سخت و قوی گردیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). گیاه به نهایت رشد رسیده . (از اقرب الموارد). || دوموشده . (ناظم الاطباء). کهل گردیده و دوموشده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به اکتهال شود. || مرغزار شکوفه و گل برآورده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.