مکانة. [ م َ ن َ ] (ع مص ) (از «م ک ن ») مرتبه یافتن نزدیک امیر و برپای ماندن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). بزرگ شدن نزد سلطان و رفعت یافتن و دارای منزلت گشتن . (از اقرب الموارد). || (اِ) مرتبه و وقار نزد پادشاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). منزلت پیش ملک یا امیر و گویند لفلان عندالسلطان مکانة؛ ای منزلة. ج ، مکانات . (از اقرب الموارد). || (اِمص ) نرمی و آهستگی . مکینة. (منتهی الارب ).نرمی و آهستگی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.