مؤلف . [ م ُ ءَل ْ ل َ ] (ع ص ) سازواری داده شده . (منتهی الارب ). سازواری داده شده و تألیف کرده شده و الفت داده شده و همخوکرده شده . (ناظم الاطباء). الفت داده شده . موافقت افکنده شده میان ... ج ، مؤلفین . (از یادداشت مؤلف ). || عدد هزار کامل شده . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تألیف یافته . تألیف شده . نوشته شده . کتاب یا رساله که به وسیله ٔ کسی گردآوری و تألیف یافته باشد. (از یادداشت مؤلف ). || ترکیب شده . مرکب . (یادداشت مؤلف ). || مؤلفة. دارای الف . باالف . الف دارشده . حرف یا کلمه ای که دارای الف است : طای مؤلف ، مقابل تای منقوط. و همچنین ظای مؤلف . و این هر دو تعبیر را غیر عرب آرند، چه عرب خود در تلفظ بین طاء و تاء، و ظاء و زاء فرق آشکار میکند. (یادداشت مؤلف ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.