موهبة. [ م َ هََ / هَِ ب َ ] (ع اِمص ، اِ) بخشش . (غیاث ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (دهار). دهش . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). موهبت . آنچه ببخشند. ج ، مواهب . (مهذب الاسماء) : احسن اﷲ حفظک و حیاطتک و امتع امیرالمؤمنین بک و بالنعمة الجسیمة و المنحة الجلیلة و الموهبة النفیسة فیک و عندک . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 298).و یری أن ّ الموهبة لدیه فیهما سابغة. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 299). || (اِ) ابر که هرجا بارد.(منتهی الارب ). || مغاکی در کوه که آب در وی گرد آید. ج ، مواهب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || آبگیر کوچک . ج ، مواهب . (منتهی الارب ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.