مولک . [ ل َ ] (اِخ ) ملک . ملکوم نیز خوانده شده است . خدای عمونیان است که قربانیهای انسانی ازبرای وی تقدیم می نمودند مخصوصاً از بچه ها. و چنانکه حاخامیان گویند این بت از مس ساخته شده بر کرسیی ازمس نشسته دارای سر گوساله بود و تاجی بر سر می داشت و کرسی و خود بت مجوف بود و در جوف آن آتش می افروختند و قربانی را در آن می گذاشتند فوراً می سوخت و اهالی در آن اثنا طبلها می نواختند که صدای داد و فریاد وی را نشنوند و با وجودی که انبیا مکرراً این عادت وحشیانه را سخت منع فرمودند باز یهود بارها بدان گرفتارگشتند. (از قاموس کتاب مقدس ). رجوع به مولوخ شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.