موقرة. [ ق َ رَ] (ع ص ) زن گرانبار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). زن آبستن گرانبار. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). و رجوع به موقر شود. || ستور با بار گران . (منتهی الارب ). ستور بابار. ج ، مواقر. (ناظم الاطباء). موقر. || خرمابن گرانبار. (منتهی الارب ). موقر. خرمابن بابار. (ناظم الاطباء). و رجوع به موقر شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.