موش دربندی . [ دَ ب َ ] (اِ مرکب ) پوش دربندی . (ناظم الاطباء). به معنی پوش دربندی است و آن گیاهی باشد که می کوبند و از آن شافها سازند و از جانب ارمینیه می آورند. نقرس و ورمهای گرم را نافع است . (برهان ) (از آنندراج ). ابن بیطار گوید صحیح آن بوش دربندی است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به پوش دربندی شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.