موسایی . (ص نسبی ) موسائی . منسوب به موسی . آنکه یا آنچه به حضرت موسی پیغمبر نسبت دارد. (از یادداشت مؤلف ). || مانند موسی . همچون موسی : کار موسایی کردن . || موسائی . یهودی و متدین به دین حضرت موسی . (ناظم الاطباء). کلیمی . یهود. جهود. موسوی . اسرائیلی . بنی اسرائیل . آنکه پیرو دین حضرت موسی کلیم اﷲ است . (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به یهودی و یهود و کلیمی شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.