مهلب . [ م ُ هََ ل ْ ل َ ] (اِخ ) ابن ابی صفرة ظالم بن سراق ازدی عتکی ، مکنی به ابوسعید. به سال هفتم هجری در دبا متولد شد و در بصره پرورش یافت . سپس در روزگار خلافت خلیفه ٔدوم با پدرش به مدینه منتقل شد. از جانب مصعب بن زبیر والی بصره گشت . در سمرقند چشم او را کور کردند. مدت نوزده سال با ازارقه ستیزه نمود. سرانجام آنها را تار و مار ساخت . به سال 79 هَ . ق . از جانب عبدالملک بن مروان به ولایت خراسان منصوب گشت و در سال 83 هَ .ق . در این شهر درگذشت . (از الاعلام زرکلی ج 8 ص 260).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.