مهادات . [ م ُ ] (ع اِمص ) مهاداة. اعتماد بر دیگری در رفتار. (ناظم الاطباء). || به یکدیگر هدیه دادن : مکاتبات و ملاطفات و مهادات پیوسته گشت . (تاریخ بیهقی ص 682). با وی تذکره ای است چنانکه رسم رفته است و همیشه از هر دو جانب چنین مهادات و ملاطفات می بوده . (تاریخ بیهقی ص 209). بگوی که نگاهداشت رسم را این چیز فرستاده آمد بر اثر عذرها خواسته آید و سزای هر دو جانب مهادات و ملاطفات شود. (تاریخ بیهقی ص 210). به طریق مهادات و ملاطفت و انواع مبرات به دست آورد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 310). و رجوع به مهاداة شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.