منقب . [ م ِ ق َ ] (ع اِ) نشتر بیطار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). نیشتر بیطار. ابزاری آهنین که بدان ناف چارپایان را سوراخ کنند. (ناظم الاطباء). || هر آنچه بدان چیزی را سوراخ کنند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، مناقیب . (ناظم الاطباء). || راه در زمین درشت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || (ص ) مرد نیک دانای آزموده . (ناظم الاطباء). مرد دانا به اشیا و بسیار جستجوگر و کنجکاو و متفحص . (از ذیل اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.