منجفل . [ م ُ ج َ ف ِ ] (ع ص ) سایه ٔ رونده . (آنندراج ) (ازمنتهی الارب ). سایه ٔ رفته . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || شب درگذشته . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || قوم برکنده شونده و گذرنده و شتابنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مردم رفته و بشتاب گذشته . (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.