ممتاز سمرقندی . [ م ُ زِ س َ م َ ق َ ] (اِخ ) ملا محمد عابد فرزند ملا محمد زاهد. از شاعران قرن یازدهم . هفت قلم را خوش می نوشته . از اوست :
یک عمر به ابنای جهان گردیدم
کافور زدم سردی ایشان چیدم
هر موی که بود بر تنم گشت سفید
چون صبح آخر به ریش خود خندیدم .
(از تذکره ٔ نصرآبادی ص 439 و فرهنگ سخنوران ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.