ممازحة. [م ُ زَ ح َ ] (ع مص ) مزاح و لاغ کردن با کسی . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). مداعبه . مفاکهه . (تاج المصادربیهقی ). مزاح کردن . مداعبه . (از اقرب الموارد). با یکدیگر لاغ کردن . خوش منشی و خوش طبعی کردن . (یادداشت به خطمرحوم دهخدا). خوش دأبی کردن . (یادداشت لغت نامه ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.