ملکشاهی . [ م َ ل ِ ] (ص نسبی ) منسوب به ملکشاه :
دشمن از تیغ ملکشاهی حذر کرد و برفت
زآنکه تیغش صاعقه ست و دشمنش دیواختر است .
|| ملکی . جلالی (تاریخ ، ماه ، سال ): تاریخ ملکشاهی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
شما واژهای در دفتر واژه ثبت نکردهاید.
برای رفع محدودیت کاربر ویژه شوید
با حذف کوکی، لیست لغات از بین خواهد رفت.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملکشاهی . [ م َ ل ِ ] (ص نسبی ) منسوب به ملکشاه :
دشمن از تیغ ملکشاهی حذر کرد و برفت
زآنکه تیغش صاعقه ست و دشمنش دیواختر است .