ملقی . [ م ُ قا ] (ع اِ) جایی که در آن چیزی می افکنند. (ناظم الاطباء): هذا ملقی الکناسات ؛ یعنی محل ریختن زباله است . و فناؤه ملقی الرحال ؛ یعنی آستانه ٔ وی محل افکندن بار و بنه هاست و کنایه است از اینکه او بسیارمیهمان است . (از اقرب الموارد). || (ص ) افتاده از تب . (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.