ملعنة.[ م َ ع َ ن َ ] (ع اِ) راه کوفته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). راه کوفته و راه آمد و شد. (ناظم الاطباء). || منزل مردم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مسکن و منزل . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سبب لعنت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). هر چیز که سبب لعنت گردد. (ناظم الاطباء). || پلیدی و حدث . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پلیدی و جای قضای حاجت . ج ، ملاعن . و فی الحدیث : اتقوا الملاعن الثلاث ؛ بپرهیزید از سه چیز که موجب لعنت است یعنی از تغوط کردن در راه عبور و آمدوشد و در سایه ٔ درخت و در کنار جوی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.