ملطف . [ م ُ ل َطْ طِ ] (ع ص ) مأخوذ از تازی ، رقیق کننده و نازک کننده . (ناظم الاطباء). || دارویی است که به حرارت معتدل قوام خلط را رقیق تر سازد مثل حاشا و زوفا و بابونج . (از قانون ابوعلی سینا). آنچه به حرارت معتدل رقیق کردن خلط غلیظ در شأن او باشد. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). آنچه خلط را به تبخیر متفرق و از جای خود بیرون کند. ضد مُکَثِّف . تلطیف کننده (در طب ). دارویی است رقیق کننده ٔ اخلاط غلیظه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.