ملتحص . [ م ُ ت َ ح ِ ] (ع ص ) بندکننده و بازدارنده از کاری . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). آنکه بازمی دارد از کاری . (ناظم الاطباء). || مضطرگرداننده و مجبورکننده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || اندک اندک به مهلت آشامنده آنچه در بیضه و مانند آن باشد. || سوزن سوفار بسته . || گرگ برکننده ٔ چشم گوسفند و اوبارنده ٔ آن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به التحاص شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.