مقشورة. [ م َ رَ ] (ع ص ) زن که روی را بخراشد تا روشن گردد، و زن برکنده پوست روی جهت صفای رنگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و در حدیث بر قاشرة و مقشورة هردو، لعنت وارد شده . (منتهی الارب ). زنی که پوست روی برکند برای صفای رنگ آن . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.