مقارفة. [ م ُ رَ ف َ ] (ع مص ) با هم آمیختن . قِراف . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || نزدیک شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آمیزش کردن به گناه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آمیزش کردن گناه را. (از ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). || گائیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). جماع کردن با زن . (از محیط المحیط). آرامش . نزدیکی کردن با زن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || رسیدن اندکی از بیماری جرب شتر را. (از اقرب الموارد). || چرانیدن گوسفند در زمین و باز ده . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.