مقارب . [ م ُ رِ ] (ع ص ) هر چیز میانه در جید و هیچکاره ، گویند: شی ٔ مقارب و دین مقارب ؛ ای متوسط. (منتهی الارب ). هر چیز میانه در خوبی و بدی . || هر چیز ارزان . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آنکه میانه روی کند در کارها. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). || ثوب مقارب ؛ جامه ٔ غیرجید. || نزدیک . (ناظم الاطباء) :
چون ماو شما مقارب یکدگریم
به زآن نبود که پرده ٔ هم ندریم .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.