مفرط. [ م ُ رَ ] (ع ص )فراموش کرده شده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ذیل اقرب الموارد). فراموش کرده شده . ترک شده و گذاشته شده . (ازناظم الاطباء). || اول و از پیش گذشته شده و منه قوله تعالی : و أنهم مفرطون ؛ ای منسیون مترکون فی النار او مقدمون معجلون الیها. (منتهی الارب ). از پیش فرستاده شده و شتابی شده . ج ، مفرطون . (ناظم الاطباء). || غدیر مفرط؛ حوض پر. (منتهی الارب ) (از آنندراج )(از اقرب الموارد). حوض پر از آب . (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.