مفثة. [ م َ ف َث ْ ث َ ] (ع اِ) (از «ف ث ث ») بسیاری و افزونی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از محیط المحیط). کثرت . گویند: لبنی فلان مفثة؛ یعنی بنی فلان چون شمرده شوند بسیار یافته آیند. (از اقرب الموارد). || کثیر مفثة؛ بسیار مهمانی . (منتهی الارب ). فلان کثیر مفثة؛ یعنی فلانی بسیار مهمانی کننده است . (از ناظم الاطباء) || طعام کثیر مفثة؛ یعنی طعام بسیار بابرکت . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.