مفاوضة. [ م ُ وَ ض َ ] (ع مص ) کاری راندن با کسی . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). کاری با کسی واراندن . (المصادر زوزنی ). || با هم برابری کردن در کار و سخن و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || انبازی کردن . (صراح ). شرکت کردن در مال . (از اقرب الموارد).
- شرکة مفاوضة ؛ انبازی برابر در هر چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شرکت متساوی از جهت مال و تصرف و دین . مقابل آن شرکةالعنان است . (از اقرب الموارد). شرکة مفاوضة (وصفاً) و شرکة مفاوضة (به اضافه ) شرکت متساوی است از حیث مال و حریت و دین و غرض از حریت ، حریت کامل است و این عقد بین حر و عبد صحیح نیست . و مراد از دین هر دو باید مسلمان و یا هر دو ذمی باشند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). شرکت متساوی مالاً و تصرفاً و دیناً. (از تعریفات جرجانی ). و رجوع به مفاوضه شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.