معلق کشیدن . [ م ُ ع َل ْ ل َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) نوعی از ورزش کشتی که سر بر زمین گذاشته آن طرف غلطیدن باشد به هندی کلابازی گویند. (غیاث ). نوعی از ورزش کشتی گیران که کله را بر زمین گذاشته به آن طرف غلطیدن باشد. معلق گرفتن . (آنندراج ). معلق زدن :
همچو گل ساغر صهبای مروق نکشند
تا به پشت همه چون بید معلق نکشند.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.