معصیة. [ م َی َ ] (ع مص ) نافرمانی کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). خارج شدن از اطاعت کسی و مخالفت کردن با فرمان وی و معاندت کردن با او. (از اقرب الموارد). مخالفت کردن بافرمان کسی از روی قصد. (از تعریفات جرجانی ) : الم تر الی الذین نهوا عن النجوی ثم یعودون لمانهوا عنه و یتناجون بالاثم و العدوان و معصیةالرسول . (قرآن 8/58). || (اِ) گناه و جرم . ج ، معاصی . (ناظم الاطباء). به مجاز زلت . (از اقرب الموارد). گناه . (کشاف اصطلاحات الفنون ). و رجوع به معصیت شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.