معص . [ م َ ع َ ] (ع اِ) شتر برگزیده و گرامی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِمص ) برگشتگی و پیچیدگی پی پای ، گویا پی ، کوتاه می گردد و پا کج شود پس به دست درست کنند آن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || درد پی از بسیاری رفتار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). درد پی پای از بسیاری راه رفتن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || شکستگی است در طرف جسم از بسیاری اسب تاختن یا لگد زدن یا جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شکستگی که در کنار بدن از بسیاری اسب تاختن و مانند آن حس می گردد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.