معرص . [ م ُ ع َرْ رَ ] (ع ص ) لحم معرص ؛ گوشت که در صحن سرای واافکنده جهت خشک شدن یا گوشت پاره پاره کرده یاگوشت بر خدرک افکنده با خاکستر آلوده ٔ نیک ناپخته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بعیر معرص ؛ شتر که پشت خماند و سر فرود نیارد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.