معافی . [ م ُ] (حامص ) بخشیدگی و بخشش و رهایی و آزادی و بخشش مالیات و باج و خراج . (ناظم الاطباء). معاف بودن . معافیت . و رجوع به معاف شود.
- معافی مالیاتی ؛ بخشودگی از پرداخت مالیات . معافیت مالیاتی .
- معافی نظام وظیفه ؛ بخشودگی از خدمت نظام وظیفه . معافیت از خدمت موظف در ارتش .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.