مضیاع . [ م ِض ْ ] (ع ص ) رجل مضیاع للمال ؛ مرد ضایعکننده و هلاک کننده ٔ مال . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). کم کننده . (مهذب الاسماء).مرد ضایعکننده و هلاک نماینده ٔ مال و مرد مسرف و مبذر. (ناظم الاطباء). تباه کننده . ضایعکننده :
و عاجزالرأی مضیاع لفرصته
حتی اذا فات امر عاتب القدرا.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.