مضاد. [ م ُ ضادد ] (ع ص ) مخالف . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). کل مضاد مخالف است ، ولی کل مخالف مضاد نیست . (از اقرب الموارد). حریف و خصم و دشمن و معارض و مخالف . (ناظم الاطباء). و رجوع به مضادة و مضادت و ضد شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.