مصاصة. [ م ُ ص َ ] (ع اِ) هر آنچه مکیده شود. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || آنچه در خوردن و نوشیدن جذب بدن شود. مکیدنی : چون نحل از هریک آنچ خلاصه ٔ لطافت و مصاصه ٔ حلاوت بود با خلیه ٔ خاطر بردم . (مرزبان نامه ص 5). || چیز خرد و اندک . (ناظم الاطباء). حریری آن را در معنی چیز اندک به کار برده است . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.