مشعب . [ م ِ ع َ ] (ع اِ) برما. (منتهی الارب ). برما و مته . (ناظم الاطباء). مثقب . (اقرب الموارد). || سوزن و دست افزار کاسه بند. ج ، مَشاعب . (مهذب الاسماء). ابزاری که بدان ظروف شکسته را مرمت کنند. (ناظم الاطباء). دست افزار کاسه بند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.