مشرز. [ م ُ ش َرْ رَ ] (ع ص ) آن که اطرافش با هم سخت و محکم بسته باشند و آن اعجمی است مشتق از شیرازه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مأخوذ از شیرازه ٔ فارسی ، هر چیزی که بعضی آن را به بعضی دیگر بسته و کنارهای آن را شیرازه زنند و به هم منضم کنند. (ناظم الاطباء). کلمه ٔ منحوت از شیرازه ٔ فارسی : کتابی مشرز؛ شیرازه کرده . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.