مشتغر. [ م ُ ت َ غ ِ ] (ع ص ) دوررونده در بیابان . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). دوررفته در بیابان . (ناظم الاطباء). || بسیار در عدد چنانکه معلوم نمیشود که چقدر است . (آنندراج ) (منتهی الارب ). متعدد و بسیارفراوان که قدر آن معلوم نباشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به اشتغار شود. || حساب بسیار. || زبردست . || متکبر و زبردست . (ناظم الاطباء). || فراخ . || کار مشتبه و مشکل و دشوار. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.